آسیمه سر

آسیمه سر

شعرها و یادداشت هاے نعمت الله پژمان
آسیمه سر

آسیمه سر

شعرها و یادداشت هاے نعمت الله پژمان

خوابِ حسرت.

 

در مسیر ثانیه های سیّالی که مرا با خودشان تا به این جای زمان گذرانیده اند، هیچ گاهی بی تابِ گذشتن نبودم؛ چونانکه درین روز های چند.

||


زندگی آب روانی ست، در اندیشه ی خاک


هیجان آور و ذاتن گذرا

می نشیند گاهی،

بر مزاقِ عطش آلوده ی یک مزرعه خوش.


طعمِ تلخی دارد

گاه که دانه ی بی صبری را

بر لبِ تشنه - کویرِ دلتنگ

رفته ای می کارد !!

؛
خوابِ حسرت دیدم!

خوابِ پوچی

خوابِ بی مقداری

خوابِ دیوانگی و درد سر و در به دری !

آرزو کردم کاش

مشتی شبنم بودم

تا از افتادنِ رویای محالم بر خاک

دانه ی می لرزید!

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد