آسیمه سر

آسیمه سر

شعرها و یادداشت هاے نعمت الله پژمان
آسیمه سر

آسیمه سر

شعرها و یادداشت هاے نعمت الله پژمان

موج اگر با ماهیانِ مرده غم‌خواری نکرد


کاش می‌دانست که با صیاد هم‌کاری نکرد


بی محلی می‌تواند هر دلی را بشکند
...
هیچ پروای ترا معشوقِ بازاری نکرد


یوسف از بختِ بد و مکرِ زلیخایی مرنج

با عزیز خویش هم این زن وفاداری نکرد


جوی‌بارِ آبِ دیده از چه می‌ریزی به‌خاک!؟

ابر هم در بی‌قراری این‌قَدَر زاری نکرد


این‌چنین که عشق دارد خونِ مردم می‌خورد

مطمئن‌ام مرگ و طاعون مردم آزاری نکرد!
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد